کورش عزيزمکورش عزيزم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره
پيوند مامان و باباپيوند مامان و بابا، تا این لحظه: 23 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

کورش عزیز مامان و بابا

خرداد ماه

1394/4/12 18:29
نویسنده : مرضیه سحرخیز
568 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزيزمبوس

عمه بابا روز 9 خرداد به رحمت خدا رفت و بابا براي مراسم روز 13 و 14 و15 خردادماه كه تعطيل بود مي خواست گلپايگان بره و من چون امتحانات پايان ترمم بود نمي تونستم برم بابا اصرار كرد كه شما رو ببره هر چند من راضي نبودم ولي با اصرار شما به گلپايگان رفتيد. وقتي به گلپايگان رسيدي  شروع به گريه كردي و گفتي مامانمو مي خوام. بعد با من تلفن حرف زدي بالاخره بابا آرومت كرد. خوشبختانه اين چند روز بهت خوش گذشته بود.محبت

خاله معصومه و آناهيتا 11 خرداد به ايران اومدن و تا اوايل مرداد هستند. كلي شما و آنا با هم بازي مي كنين. كلي خاله برات لباس آورده و وسايل ديگه... يك عروسك پاتريك باب اسفنجي هم آورده كه خيلي خوشت اومده همش تو دستت هست با خودت گلپايگان هم  بردي .

به آنا گفتي "وقتي مي ري خونتون دلم برات تنگ مي شه ميام عكستوخونه مامان بزرگ نگاه مي كنم." بوسقربونت برم. (رو ميز آرايش مامان بزرگ يك قاب عكس كوچك عكس آنا جون هست.)

روز 22 خرداد عروسي شيرين جون دختر عمه من بود كه خانوادگي به آتليه رفتيم و عكس گرفتيم. اون روز من آرايشگاه رفتم وقتي اومدم منو ديدي گفتي:"مامان مثل غريبه ها شدي نشناختمت خيلي خوشگل شدي."قربون زبونت بشم .محبت

 

تاج به مناسبت اعياد شعبانيه تومهد درست كرديد و رو سرت گذاشته بودي.

وقتي داشتي مي رفتي گلپايگان

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)