کورش عزيزمکورش عزيزم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره
پيوند مامان و باباپيوند مامان و بابا، تا این لحظه: 23 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

کورش عزیز مامان و بابا

عکسهای دو هفته اخیر

توپ بازی کورش در پارک جنگلی کوهسار  کورش روی سرسره در پارک جنگلی کوهسار ( اما سرسره را هنوز دوست نداره) در راه گلپایگان جلوی مجتمع اقامتی مهتاب کورش سرچشمه خوانسار در حال آب بازی کلا آب رو که می بینی از خود بی خود می شی. قربون پسرم بشم.     ...
9 خرداد 1392

خدایا شکر

سلام نفسم ما از 30 فروردین که از گلپایگان آمدیم شما سرما خورده بودی و دکتر رفتیم و 10 روز آنتی بیوتیک مصرف کردی و ظاهرا خوب شدی پس از یک روز که آنتی بیوتیک تمام شد دوباره تب کردی اما تبت پایین بود بعد از چند روز تبت بالا رفت و به دکتر مراجعه کردیم دکتر گفت اگه تبت پایین نیاد باید آزمایش خون و ادرار بدی که  متاسفانه پایین نیامد و آزمایش دادیم. خدا رو شکر آزمایش چیز خاصی نبود و تنها التهاب و بیماری ویروسی ساده را نشون می داد که ته گلوت ملتهب بود و یکی از غدد لنفاوی گردنت هم سفت شده بود روز پنج شنبه گذشته (26  اردیبهشت )دوباره به دکتر رفتیم و دکتر یک آنتی بیوتیک تزریقی قوی نوشت و گفت اگر باز هم تبت قطع نشود باید بستری بشی که بعد...
1 خرداد 1392

پیشرفت در حرف زدن

سلام عشقم تا به حال بجز کلمات مامان و بابا و شیر و داغ و عدیدم که منظورت کلمه عزیزم است همه کلمه ها را سیلاب اول  می گفتی ولی دو سه روزه که کلمات دیگه ای را هم کامل می گی. جارو دایی پنیر نون دالی باز دکتر چایی مایین (ماشین) بریی(برقی)     بایی (باطری) و ... راستی به شمع می گفتی "هم" ولی حالا می گی شمع. قربون حرف زدنت برم.   وقتی از خواب بیدار می شی می گی "س" با فتحه یعنی سلام. قربون سلام کردنت بره مامانت. البته با تلفن هم که می خواهی حرف بزنی اول همینو می گی.   با تلفن با خانم دایی حسین صحبت می کردی گفتی زن که منظورت زن دایی هست خیلی برام ج...
24 ارديبهشت 1392

آهار

ر وز پنج شنبه صبح زود با یک گروه کوهنوردی به همراه بابایی و خاله پروانه و هانی به آهار رفتیم. یک ساعت و 40 دقیقه تا امامزاده پیاده روی بود که شما تو بغل بابایی بودی و حتی جاهای هموار را هم همکاری نکردی. درخت ها پر از شکوفه بودند واقعا زیبا و دیدنی بود. من و خاله پروانه و کورش خان در محوطه امامزاده اتراق کردیم وبقیه بالاتر رفتند و برای ناهار برگشتند. در این فاصله و تا زمان برگشت شما فقط می خواستی با آب بازی کنی. کلی کیف کردی. ...
22 ارديبهشت 1392

کارهای جدید کورش در یک ماه اخیر

پسر گلم سلام چند تا از کارهای جدید و با مزه ات را که فرصت نکرده بودم بنویسم را در این پست می نویسم. اخیرا اخم کردن را یاد گرفتی و ما را نگاه می کنی و اخم می کنی تا می گیم چه اخمی کردی شروع به خندیدن می کنی قربون اون اخمات  برم. از توی اتاقت خودکار یا مداد و دفتر و خط کش بر می داری و می آری روی میز پذیرایی و شروع به خط خطی کردن دفترت می کنی اینقدر این کار را قشنگ انجام می دی انگار یک پسر سه چهار ساله هستی که می خواهی نقاشی کنی خیلی با جدیت. وقتی بابا می خواد بیرون بره و لباس می پوشه از توی اتاقت لباس میاری که بپوشونیم بهت و با بابا بری. می گی "ش کا" یعنی شلوار و کاپشن که منظور همون سویشرته. قربون عقل کوچولوت برم. ...
22 ارديبهشت 1392

غذا خوردن کورش

عزیزم از 7 اردیبهشت در مورد غذا خوردن اعلام استقلال کردی یعنی می گی فقط خودت به تنهایی غذا بخوری. قاشق بالا می بری ولی تا برسه به دهانت خالی شده. عزیزم کلی تلاش می کنی یک مقدار با دست و یک مقدار با قاشق می خوری ولی نمی ذاری ما بهت غذا بدیم با کلی کلک اگه بتونیم چند تا قاشق بهت می دیم. ...
21 ارديبهشت 1392

چکاپ 16 ماهگی

سلام سرماخوردگی پسر گلم طولانی شد و به دکتر مراجعه کردیم. متاسفانه باید آنتی بیوتیک بخوری. توی مطب دکتر خیلی گریه کردی از وقتی که دکتر را شناختی هر دفعه پا توی اتاقش می گذاریم شروع به گریه می کنی.  با هیچ چیزی آروم نمی شی. من همیشه فکر می کردم بچه ها رو می ترسونن اینجوری تو مطب دکتر ها ضعف و غش می کنن ولی نه این ترس چیز دیگه ای هست که ما سر در نمی آریم. وزن: 11.200 قد:86 خوشبختانه این ماه وزن گیری بهتری داشتی و آهنگ رشدت خوبه. راستی من یادم رفته بود در آمدن دو تا دندان نیش پایینتو بنویسم در حال حاضر 16 دندان داری قربونت برم. یکمی کورش پای چپشو به سمت بیرون می ذاره و به همین دلیل قرار شد به ارتوپد کودکان مر...
9 ارديبهشت 1392