کورش عزيزمکورش عزيزم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره
پيوند مامان و باباپيوند مامان و بابا، تا این لحظه: 23 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

کورش عزیز مامان و بابا

فوت بابا بزرگ

پدربزرگ عزیزت ( سید ابراهیم سجادی) روز 23 فروردین در سن 93 سالگی دار فانی را وداع گفت وبه سوی پرودگار شتافت. روحش شاد. پدربزرگ از مردان بزرگ روزگار بودند. ایشان دانشسرا رفته بودند. دبیر ریاضی و مدیر دبیرستان بودند و چند سالی مدیر ثبت خمین و گلپایگان بودند. تقریبا تا اواخر عمر هر روز قرآن و کتاب می خواندند. ما از 23 تا 30 ام فروردین گلپایگان بودیم و تو برای عمو ها و عمه ها و مامان بزرگت (خانم) کلی دلبری کردی. جمعه بعد از ظهر به تهران برگشتیم و متاسفانه سرما خوردی و هنوز کسالتت خوب نشده. امیدوارم همیشه سلامت باشی و غم نبینیم.   ...
3 ارديبهشت 1392

کورش در سال جدید

پسر عزیزم در سال جدید شیطون تر و با نمک تر شدی. از مبل ومیز بالا می ری و روی اونها می ایستی. گاهی اوقات روی مبل می ری و مثل آقا ها می نشینی. قربونت برم. چند وقت بود یک کلمه می گفتی من متوجه نمی شدم تا اینکه خاله پروانه گفت کورش می گه عزیزم. قربونت برم می گی "عدیدم" که منظورت عزیزم ولی من هیچ وقت فکر نمی کردم بگی عزیزم چون خیلی سخته و از اونجاییکه پسر گلم فقط اول هر کلمه ای رو می گه برام عجیب و لذت بخش بود. قربون زبون شیرینت برم. ...
22 فروردين 1392

پانزدهمین ماهگرد

عشق مامان پانزدهمین ماهگرد زندگیت مبارک. پسر گلم در ماهی که گذشت در درک مفاهیم و صحبت کردن پیشرفت های زیادی کردی. ماشااله خیلی هم شیطونی و همش باید دنبالت باشیم که کار خطرناکی انجام ندی. یک حس ششمی داری که نگو و نپرس . مثلا در کتابخانه را همیشه با ربان می بندیم که تو نتونی داخلش را بیرون بریزی اگر کمی این ربان محکم نباشه حتما می ری سراغش. من نمی دونم از کجا می فهمی الان می تونی بازش کنی. دو دندان نیش بالات در آمده و در حال حاضر 14 دندان داری. مبارکت باشه عزیزم.   بوسهای صدا دار قشنگی می کنی امروز بوس فرستادن را هم یاد گرفتی. بازی قایم باشک را کاملا درک  می کنی ( مفهوم قایم شدن). از نردبان بالا می ...
25 اسفند 1391

پسر بامزه

سلام گل باغ زندگیم عزیزم انقدر با نمک شدی که خدا می دونه. وقتی دلت می خواد شیر بخوری می آی و لباس منو می گیری می گی شیر ولی این لغت را با زبان کودکانه ات اینقدر خوشگل می گی که می خوام واقعا همون موقع بخورمت. امروز  رفته بودم به عمه سر بزنم . من که نبودم هی ماما می کردی قربونت برم. شب هم داشتی شیر می خوردی بهت گفتم مامانو بوس کن سریع امدی صورتم رو بوس کردی تازه بوست خیلی واقعی و صدا دار بود. خیلی دوستت دارم. ...
10 اسفند 1391

غم از دست دادن عزیزان

سلام پسرم متاسفانه امروز می خواهم در مورد مرگ یکی از نزدیکانم بنویسم که تصور نمی کردم به این زودی ما رو تنها بذاره. مریم عزیزم دختر عمه من که از بچگی با هم دوست بودیم و مانند خواهرم بود در تاریخ 24 بهمن 91در حادثه رانندگی روحش جسم خاکی را ترک کرد و به سوی آسمان پر کشید.روحش شاد. مریم عزیزم 3 سال از من کو چک تر بود و خانمی بسیار زیبا ومهربان و با احساس بود. خداوندا به عمه عزیزم و دختر عمه عزیزم (شیرین) صبر زیاد عنایت کن. عزیزم مریم عاشقت بود و یکی از آرزوهایش یک بچه مثل تو بود که به همه هم گفته بود. هر کس منو در مراسمش می دید اینو به من می گفت. متاسفانه 11 سال پیش در 23 بهمن سال 80 پدر عزیزم را در حادثه سقوط هواپیما از د...
7 اسفند 1391